آقای غنی و کرونا به یک شکل به هرات آمدند!
حبیب الرحمان پدرام
در حکایت سفر مملو از دستاورد آقای غنی به هرات
گپ اول:
دو روز می‌شود که آقای غنی در جای‌گاه فرد اول دولت به هرات آمده است. هدف او از این سفر چیست؟
آیا او پروژه‌های بزرگی را افتتاح کرده است؟ نه
برای پایان کار بند پاشدان آمده است؟ نه
برای افتتاح پروژه‌ی سمنت آمده است؟ نه
برای بهره‌برداری پروژه‌ی تاپی آمده است؟ نه
او برای گشایش کدام برنامه‌ی انکشافی یا اقتصادی آمده است؟ نه
کدام برنامه‌ی ملی را می‌خواهد اعلان کند؟ نه
همراه با شهردار منتخب ماستر پلان شهری را کلید می‌زند؟ نه
قرار است مجموعه‌ای از کدرهای هرات را وزارت و معینیت و سفارت بدهد؟ نه
پس در این زمستان؛ برای چه با تعدادی از وزیران و وکیلان و مشاوران و لشکر محافظان، شال و کلاه کرده است و بر هرات‌نشینان منت نهاده است؟ مغز متفکر جهان برای چه به هرات آمده است؟
◇
یک: آقای غنی در نخستین حرکت، میدان هوایی هرات را به خواجه عبدالله انصاری تغییر نام داده است.
آقای غنی!
اول این‌که "هرات" یک نام مبارک است و ضرورتی به تغییر نبود.
باز اگر نام‌گذاری دستاورد است بروید و دانشگاه هرات را نام‌گذاری کنید که سال‌هاست به دلیل تعصباتِ زبانیِ شما و گماشته‌شده‌گان شما، هم‌چنان بی‌نام و بی‌تابلو مانده است.
اگر صادق هستید، به جای این نمایش، به عملی سازی طرح میدان کارگوی هرات اقدام کنید. طرحی که ایتالیا پولش را سال‌ها پیش وعده کرده اما به دلیل سیاستِ پر از تبعیض شما، هم‌چنان بی‌سرنوشت است.
دوم: آقای غنی در مراسم صد ساله‌گی روزنامه‌ی اتفاق اسلام شرکت کرده است.
اول این‌که این خبر یک دروغ است. چون آقای غنی جرات نکرده از ساختمان ولایت بیرون شود و به دفتر اتفاق اسلام برود. فقط مسئولان این روزنامه‌ی دولتی را در ساختمان ولایت دیده است.
آقای غنی!
با این نمایش‌ها نمی‌توانید مردم هرات را فریب دهید. اگر راست می‌گویید کمی بودجه‌ی این روزنامه را بالا ببرید. فعلن ۱۰۰ نسخه چاپ روزانه ندارد.
سه: آقای غنی به هرات آمده اما نه مثل یک زعیم مردمی بلکه کاملن شبیه ویروس کرونا و زمان قرنطین!
با آمدن آقای غنی، تمام خیابان‌ها را بسته‌اند. کوچه‌ها را بسته‌اند، تردد تمامی وسایط نقلیه ممنوع شده و کسی حق نداره در خیابان‌های عمومی ظاهر شود! دقیقن همانند زمانی که کرونا تشریف آورده بود.
البته یک تفاوت بین آمدن‌شان هست:
کرونا در شلوغی مردم آمد و بدون تشریفات، اما آقای غنی با چرخبال از فراز خیابان‌های خالی عبور کرد و با تشریفات و چاپلوسی مقامات وارد شهر گردید.
◇
گپ آخر:
زعیمی که دم از جمهوریت می‌زند، از ترس جرات ندارد به میان ملتِ جمهوریت بیاید.
سلطانی که حکومت‌داری مضحکِ خود را، نمونه‌ای از عدالت عمر فاروق و علی مرتضا می‌خواند، جرات نمی‌کند حتا با یک لشکر تا دندان مسلح، از جاده‌های خالی عبور کند. چه جای این‌که بین مردم برود و حال‌شان را بپرسد.
آقای غنی!
وقتی کاری نمی‌توانید بکنید، خب چرا این‌همه شعار؟ چرا این همه لاف و پوف؟
به خدا من از جای شما خجالت می‌کشم. بس است.
مردم هرات را بیش از این آزار ندهید و زودتر برگردید به ارگ‌تان تا زندگی هراتیان روند عادی به خود بگیرد.
ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان
با فروتنی
حبیب الرحمان پدرام
نماینده‌ی مردم هرات در پارلمان
21.jpg "حکمتيار: از موقف جرأتمندانه و حق پرستانه مولوى صاحب انصارى حمايت مى كنيم")
