
ما و زردشتیان جدید
تحسین ما از نوروز با تعبیر زردشتیان جدید از نوروز فرق دارد،بسیار فرق دارد.
ما به این روز از منظر بهار می بینیم،از منظر تقویم هجری شمسی میبینیم که تاریخ خطهء ما با ریاضی دانان و امیران دانش پرور آن گره خورده است.
ما به این نام از زاویهء زیبایی خود این نام می بینیم که نوروز است،جنبهء لغوی این نام حسن آفرین است،از تازگی می گوید به تازگی فرا میخواند.
اما تعبیر زردشتیان جدید از این روز زنده سازی آیینی است که دیر زمان است در خطهء ما مرده است، وفات کرده است،کاش تنها این باشد بلکه تعبیر آنان از نوروز طعن و تضاد و بد و رد گویی بر اسلام است که دین هدایت ما است،دین نیاکان چهارده قرن ماست.
اگر موضوع نیاکان باشد ما به اجداد چهارده قرن مان نزدیک تریم نسبت به اجدادی که پیش از جهارده قرن داشته ایم.
فقهاء خراسانی ما که بر نوروز رد گفتند همین نوع را مراد داشتند. ورنه با تعبیر ما از نوروز کسی مخالفت کند اصلا فقیه نیست.
نوروز ما گلگشت است،میله های بهاری است،شعر است وغزل است،تازه پوشی است،اسپ تازی است،آتش پرستی و آتش جویی و آتش گرایی وآتش بازی نیست.
نوروز ما با ماه رمضان پیروزتر میشود شیرین تر میشود.
نوروز آنان در ماه رمضان تلختر و زهرتر میشود.
ما "طرفی نقیض"و"ضدان لایجتمعان"ایم.
هر یکی را آسمان دیگریست
هر گروه را نردبان دیگریست