No-IMG

گذری واثری - بخش دوم

قصه از این قرار بوده است که بعد از فتح شام وفلسطین حضرتِ عمرو ابن العاص برای امیرالمومنین عمر ابن الخطاب رضی الله عنه وارضاه پیشنهاد فتح مصر را داد تا از حملهء مجدد دولت بیزانس جلوگیری شود،حضرت عمر این پیشنهاد را نپذیرفت بلکه نقل است که گفت: " افریقیه مُفَرّقه" یعنی افریقیا جای دور است وارتش اسلام در ان سرزمین پهناور پراگنده میشوند، اما حضرت عمرو ابن العاص بر مطلب خود اصرار کرد و خطرهای واگذاری مصر را وفائده های فتح مصر را بیان کرد تا اینکه عمر رضی الله عنه قانع شد وپیشنهاد وی را پذیرفت.

حضرت عمرو از اوضاع داخلی مصر خبر داشت،زیرا بعد از زوال دولتهای فراعنه امپراطوری های روم وفارس در جنگهای طولانیی خود بر مصر نیز منازعه داشتند و حتی مدتی امپراطوری فارس بساط تصرف خود را بر مصر عظیم گسترانیده بود،فرمانروائی دولت بیزانس بر مصر نیز کوتاه بود،چونکه در سال 21 هجری فتح اسلامی بساط دولت بیزانس را از ساحت مصر برچید.

حضرت عمروابن العاص از ناحیهء فلسطین به منطقهءعریش که در قسمت اسیایی مصر در شبه جزیرهء سیناء واقع است رسید،و به پیشروی خود ادامه داد، قلعه های مهمی را در مسیر خود فتح کرد،حکومت محلی مصر که نتائج خوب صلح با مسلمانان در فلسطین را دیده بود وتسامح مسلمانان با عیسویان در فلسطین وشام را دیده بود پیشنهاد تسلیمی داد،عمروابن العاص با مسیحیان مصر رویهء بسیار نیک کرد و کشیشان آنان را صلاحیت های فراوان داد بلکه انان را گفت بهترین کشیشی را که می پسندند واز ظلم بیزانس فرار کرده بود برگردانند و در راس کلیسای خود برگزینند،وحتی خود برای جماعت مسلمین جایی را براي اباداني دور از تجمعات قبطی نشين انتخاب کرد وبدين ترتيب اولین شهر مسلمانان را بنام فسطاط بنا نهاد ومسجد بزرگي را که امروز بنام جامع عمرو نامیده میشود بنا کرد و خود بحیث والی مصر واولین والی در تاریخ اسلام بر مسند ولایت نشست.

والیان متعاقب دیگری بعد از ان در امتداد خلافت راشده  و دولت اموی ودولت عباسی و دولت طولونی آمدند و رفتند،تا اینکه دولت فاطمی که اولین حاکمیت فرقهء اسماعیلیه بود در شمال افریقا مشخصا در تونس توسط عبیدالله ابن المهدی تأسیس گردیده بود تقریبا همه ساحات شمال افریقا را تصرف کرد،اسماعیلیان در شمال افریقا به زجر وتعذیب وقتل علماء مذهب مالکی پرداختند اما عقیدهء خود را نتوانستند بر مردم تحمیل کنند،شاید هم به این سبب که اوائل عهد آنان پر از اشوب بود وملامح مذهب انان در فقه کاملی پیاده نگردیده بود افزون بر اینکه شخصیت مؤسس دولت بیشتر بر قدسیت نسب خود اهتمام می ورزید، اما بعد از استقرار حکومت انان در مصر مرحلهء تدوین فقه خود را اغاز کردند وفقیه انان مشهور به قاضی نعمان که اسماعلیان وی را ابوحنیفة النعمان مذهب اسماعیلی مینامیدند به تدوین کتب فقه وکلام اسماعیلی پرداخت وتدریس ان را در جامع الازهر اغاز کرد .

فاطمی ها چشم خود را بر مصر دوختند وبالآخره مصر را بسال 969 میلادی که مصادف با اواسط قرن چهارم هجری میشود تصرف کردند و حکومت اخشیدی را که به نیابت از دولت ضعیف عباسی برمصر فرمانروایی میکرد و بقایای تاسیس غلام سیاه پوستی بنام کافور اخشیدی بود خاتمه بخشیدند،جوهر الصقلی فرماندهء معروف دولت فاطمی که مصر را تصرف کرده بود همزمان با اینکه خطبه را بنام معزلدین الله الفاطمی القاء کرد برای اینکه جدا از فسطاط شهری ساخته باشد نقشهء قاهره را کشید و برای اینکه شهری با رونقی ساخته باشد جامع الازهر را بنا کرد،مساحت اوّلی جامع الازهر کوچک تر از آنچه حالا هست بوده است و در 27 ماه بنا گردیده است،طوری که تصویر محراب ودیوار وستونهای كه جوهرالصقلی بنا کرد در کامنت اول این نوشته وجود دارد، بعدها خلفاء وسلاطین دیگری درامتداد زمان انرا توسعه دادند و دروازه های برای آن ساختند، ترمیمات واضافات سلطان اشرف قایتبای که در قرن پانزده میلادی میزیست در جامع الازهر مشاهده میشود، این سلطان چرکسی الاصل و از سلاطین دوره مملوکی مصر بود وجزیره قبرس را نیز مجددا فتح کرد.

جامع الازهر در زمان فاطمی ها نه فقط یک مسجد بلکه مرکز تدریس علوم نیز بود،فلکیات ریاضیات طب در ان تدریس میشد،بعد از سقوط دولت فاطمی و ظهور دولت ایوبی مدتی جامع الازهر متروک ماند و سپس به طور محدود فعال گردید و فقه شافعی در ان تدریس می گردید تا اینکه در عصر سلطان رکن الدین پیبرس دوباره افتتاح شد ومشخصا در هفده دیسامبر سال 1267 میلادی اولین نماز جمعهء سنی در آن برپا گردید، نا گفته نماند دولت ایوبی مذهب شافعی داشتند ودر مذهب خود سختگیر بودند وتعصب داشتند،اما برخلاف انان دولت مملوکی چندان تعصب مذهبی نداشتند،سلطان پیبرس اولین کسی بود که منصب تعدد قضات مذاهب را ایجاد کرد و از چهار مذهب سنی قاضی تعیین کرد و در امور مهم امضای هرچهار قاضی را طلب می کرد اما ریاست قضاء در دست شافعی ها بود،بالآخره در دورهء اوائل مملوکی جامع الازهر دوباره جایگاه خود را یافت وعلمائی بزرگی همچون امام ابن حجر در ان تدریس می کردند،در عصر دولت عثمانی نیز الازهر جایگاه خود را حفظ نمود گرچند رونق قبلی خود را اندکی از دست داد زیرا سلطان عثمانی سلیم دوم که مصر را تصرف کرد و دولت مملوکی را پایان بخشید بسیاری از علماء الازهر را با خود به آستانه برد تا روند علمی انجارا رونق بخشد.

والی مصر در اوائل قرن نوزده محمدعلی پاشا شخص مبتکری بود او گرچند شخص مستبد بود اما آبادی را خوش داشت و میخواست در آبادی مصر با اروپا رقابت کند،اروپا ان زمان روز به روز پیشرفت داشت و مؤسسات تعلیمی اروپا هر روز به اختراع صنعتی دست میافت، محمد علی خواست اولین داد وستد فکری را میان دولت خود و اروپا نیز بگشاید، همین بود که هیئت های متعددی را به اروپا فرستاد تا نواوري هاي در عرصهء نظامی و علوم سیاسی را فرا گیرند و بياورند.

محمد علی را بانیی آبادانی مصر نوین هم میشمارند توزیع اب از رود نیل را تنظیم بخشید کارخانهء بزرگ ساخت مرمي ایجاد کرد،جغرافیای دولت خود را تا منابع نیل در حبشه رسانید،دولت نوپای آل سعود در عربستان را سقوط داد، محمدعلی تعدادی از طلاب الازهر را در ضمن هیئتی به فرانسه فرستاد و در ضمن آن هیئت شخصی بنام رفاعه الطهطاوی بود، طهطاوی در فرانسه با تیاتر و جریده آشنا شد، وی بعد از برگشت کتابی در وصف پاریس نوشت و بر اهمیت سواد آموزی و رشد مطبوعات تأکیدکرد.بعد از وی علمائی امثال  مصطفی المراغی  ومحمد الاحمدی الظواهری و حسونه النواوی بحکم منصبی که داشتند اصلاحاتی اداریی را در الازهر وارد کردند.  

با آمدن مرد مصلح ومفکر اسلام سیدجمال الدین افغانی در اواخر قرن نوزده به مصر و تماس با جامعهء علمیی مصر فصل دیگری در تاریخ الازهر آغازشد،بینش اصلاحیی سیدجمال الدین افغانی در عرصهء تعلیم از خود طرفدارانی یافت،سیدجمال الدین اولین شخصی بود که به تغییر نصاب تعلیمی الازهر تاکید کرد وگفت به جای معقولات قدیم باید معقولات جدید تدریس گردد، شاگرد وی محمدعبده شخصیت عالم ومفکر بود، او روند رشد قدرت های استعماری را می دید واهمیت سلاح دانش را درک میکرد وانحطاط جوامع مسلمان در عرصهء تعلیم را می دید، وی نیز بحکم منصب مفتی مصر که آنرا بعهده داشت به اصلاح نصاب تعلیمی جامع الازهر پرداخت و بعضی مبانی علوم عصری را شامل نصاب درسی کرد و تخصص ورشته بندی در تعلیم را وارد کرد،تا بدین ترتیب جامع الازهر به جامعة الازهر ارتقا یافت،اما بیشترین توسعه در عرصهء علوم تطبیقی وایجاد نظم ونسق در زمان جمال عبدالناصر صورت گرفت،امروزه دانشکده های طب اقتصاد باستان شناسی ژورنالیزم زبانشناسی در جامعة الازهر وجود دارد وهزاران شاگرد سالانه از ان فارغ میشوند،گفتنی است حفظ قرآن کریم در اثنای فاکولته برای شاگردان مصری وعرب الزامی میباشد.

شیخ کنونی الازهر مرد فاضلی میباشد که هم عالم است هم فیلسوف است هم صوفی است در سطح والای از معرفت فقهی و سطح بالای از مطالعات ومکاتبات فلسفی وفکری قرار دارد، او شیخ دکتور احمد الطیب است که چهل ویکمین شیخ الازهر میباشد.

اولین شیخ الازهر که بحيث منصب در قرن شانزده ایجاد گردید شیخ محمد الخراشی بوده است که در سال 1090 هجری بحیث شیخ الازهر انتخاب شد و عالمی بنام شیخ ابراهیم الشافعی الانصاری البرماوی جانشین وی شد بعد از وی علاّمه محمد نشرتی که در مذهب مالکی بود بحیث سومین شیخ انتخاب شد  و از علماء حنفی مصر که منصب شیخ ازهر را متصدی گردیده است شیخ حسونه النواوی بود که در اوائل قرن نوزده میلادی می زیست.

به هرحال موضوعات تاریخی واداری تفصیلات بسیار میخواهد و دورو دراز میباشد واینجا گنجایش ندارد اما آنچه مهم است این است که الازهر شاید یکی از بزرگترین و یگانه ترین نهاد علمی در جهان اسلام بوده باشد که به ترک تعصب مذهبی فرا خوانده ومیخواند. اشتباه نشود به ترک مذاهب فرا نمی خواند بلکه به ترک تعصب مذاهب فرا میخواند.

تعصب مذهبی در مصر مشاهده نمیشود جز اینکه در این اواخر بینش ظاهرگرایی کوشید تا باز بذر تعصب را تحت چند شعار برّاق بپاشاند ولی بازهم چندان موفق نشد ناگفته نماند که ظاهرگرایان جوامع شهری از ظاهرگرایان جوامع بدوی نیز فرق دارند.

فقه مذاهب چهارگانه در الأزهر بطور تخصصی تدریس میشود،مصریان واکثر علماء الازهر گرچند شافعی مذهب هستند اما برای فقه حنفی جایگاه بارزی قائلی هستند،بلکه فقه حنفی را موارد بسیار اولویت میدهند تاسرحدیکه مذهب عرفیی نظام مصر مذهب حنفی میباشد، تسامح مذهبی  ترویج میشود،هر عالمی مطابق مذهبی که دارد در الازهر و سائر مساجد امامت میکند. اما این تسامح مذهبی به معنای ترک مذهب نیست،تقید به یکی از مذاهب چهارگانهء اهل سنت شرط التحاق رسمی در جامعة الازهر است.بلي بايد میان مذهب دوستی ومذهب پرستی فرق باشد.

قصهء ما دیگر طرف رفت،وقتیکه جوهرالصقلی نقشهء قاهره را کشید ساحات اطراف الازهر حیثیت شهر جدید را بخود گرفتند و شهر فسطاط آهسته آهسته متروک شد، در امتداد زمان در اطراف الازهر خانه ها وقصرهای مجللی بنا شد،حالا وقتی انسان وارد آن کوچه ها و پسکوچه هامیشود دستان غبارآلود تاریخ را مشاهده میکند وتعجب میکند که چطور با گذشت قرنها هنوز مردمان زیادی در درون این خانه های قدیمی زندگی میکنند و موتور وموترسایکل خود را در زیر دیوارهای آن میبندند و هنوز این خانه ها منهدم نشده است و هنوز در بطن خود اخلاف را در خانه های اسلاف جا می دهد.

البته انصافا گفته شود که کوچه های عقب الازهر نظیف نیست، واقعًا آلوده و مناسب حال آن ساحات تاریخی نمی باشد، ولی بازهم مردم کوشش میکنند تا از تخریب آن ساحات جلوگیری کنند واین خود بیانگر یک فرهنگ خوب میباشد.

دکانهای خورد وجالبی برای پخت وپز در ان کوچه ها وپسکوچه ها وجود دارد،بازار سبزی فروشی خوبی همانجا وجود دارد،دکانهای عطاری معروفی هم در کوچهء عقب الازهر وجود دارد وبا هرکدام این دکانها خاطره ها دارم.

مثلاً وقتیکه پول ماهانهء الازهر را که آن زمان حدودا بیست دالر میشد میگرفتم با صد اشتیاق به یکی از همان دکانهای واقع در پسکوچه ها میرفتم و نیم پاو جگر بریان فرمایش می دادم، آن نیم پاو در وسط یک ظرف کلان مانند نگین سرخ در دستمانهء آهنین معلوم میشد، اما دکاندار برای اینکه پرده پوشی کرده باشد با گذاشتن برگهای کاهو خالیگاه ظرف را پر میکرد،بعد از خوردن تا یکماه دیگر با کمال محبت از دکان خداحافظی میکردم.

اینبار نیز زنان سبزی فروش را دیدم و کمی خیره شدم و پی بردم که بعضی اینها دختران همان مادرانی هستند که بیست پنج سال قبل مادران پیرشان همانجا سبزی میفروختند.

دکان عطاری احمد زلط در کنار الازهر معروف است، با وارثینش که بر دکان پدری نشسته اند کمی نشستم و سر قصه های را باز کردم وخاطراتی را تجدید کردم.اما از جملهء آن خاطرات برای آن دکاندار این را نگفتم که یادت اگرباشد زمانی یک هیئت رسمی از افغانستان مصر آمده بود وگذر بعضی اعضای آن هیئت بعد از تفقد الازهر به نزد دکان تو کشید و آن دم کسی برای آنان گفت که این دکان دواهای گیاهیی برای تقویت جنسی دارد،فی الفور یکی از اعضای هیئت خود را عقب کشيد وبعد از اینکه مطمئن شد یارانش دورتر رفته اند نزد خودت امد ودر حالیکه آثار شرم واضطراب در سیمایش هویدا بود گفت: یا اخی انا خجالت خجالت،عندکم دواء الجماع موجود؟.

ادامه دارد......

تبصره / نظر

نظرات / تبصري

د همدې برخي څخه

شریک کړئ

ټولپوښتنه

زمونږ نوي ویبسائټ څنګه دي؟

زمونږ فيسبوک