قضیهء غزه ننگ وعار بر جبین غرب است
عجائبات.
چند روز پیش در یک کشور بزرگ ومعروف عرب یک روحانی معروف که از چهره های مشهور جریان سلفی در ان کشور است در حق شـ هید ابو ابراهیم سـ نوار دعای خیر کرد و اورا ستود.
اما این کار بهایی داشت که شیخ مذکور باید می پرداخت.
از دو روز به اینسو پولیس آن کشور اعلان کرده است که در موتر فرزندِ شیخِ مذکور مواد مخدر را کشف کرده است و از این سبب اورا به توقیف خانه برده و حالا نتایج تحلیل نشان داده است که فرزند شیخ از مواد مخدر استفاده می کرده است.
ناگفته نماند که فرزند شیخ مذکور نیز سرو قیافه شیخی دارد و شخص فعال در عرصه رسانه است،یعنی که وضعیت تربیوی و اجتماعی وی اصلا چنین چیزی را ایجاب نمی کند.
خوب، حالا اینکه فرزندِ یک عالم کارِ نا درستی را انجام دهد بعید از وقوع نیست، چنانکه چنین چیزی در هر شخص، چه عالم چه سیاسی چه فیلسوف، محتمل است،اما انسان ها هنوز مغز دارند و فرق احتمالات واتهامات را می دانند.
قضیهء غزه ننگ وعار بر جبین غرب است، امریکای شیطان و اعوان غربی اش به خوبی می دانند که یکی از جبونانه ترین کشتار در تاریخ را مرتکب می شوند، آنان میدانند که بر یک اردوگاه باز که نام آن غزه است قتل عام راه انداخته اند.
آنان می دانند که بیش از سیزده هزار کودک را رسماً کشته اند و تصاویر لبخندهای شاد آنان در زندگی سپس اجساد تکه وپارچهء آنان موجود است.
آنان می دانند که سپاه قرن بیست ویک لشکر صلیبیی هستند که نُه بار برای اشغال فلسطین و قدس حمله کرده است.
این همه را می دانند، از همین جهت این بار و نظر به رشدی که مفاهیم حقوقی در جهان دارد تمرکز بیشتر خود را بر حکومت های عرب کردند و فرمان دادند که زبانهای مردم خود را ببندند. و این حکومت های مزدور علماء را در خاک خود میان زندان ودهان بندان مخیر کردند، حکومتها در این سیاق میخواستند چنان وانمود کنند که علماءِ وابسته به یک جریان معین موضع گیری خائنانهء حکام کشورهای خود در قبال غزه وفروش غزه را تایید می کنند، اما شیخ مذکور که در قضایای سیاسی کشورش در کنار حاکم قرار داشت در همین قضیه از فرمان سر پیچی کرد و یک دعا کرد فقط یک دعا، اما در ظرف دو هفته بهای یک دعا را در دنیا پرداخت.
چندین رسانهء معروف عربی مانند کانال العربیه یا هم العبریه این خبر را با عناوین زننده و طعنه آمیز نشر کردند و برنامه سازان معروف لبرالیست برنامه های خود را به این قضیه تخصیص دادند و به این طریق پیام تهدید را برای سائرین ابلاغ کردند.
البته چنین چیزی امر تازه ی نیست:
چند سال پیش یک رئیس جمهور منتخب توسط کودتا برطرف شد وزندانی شد،مظلوم از فرط بی عدالتی در قفس آهنین سکته کرد و مرد، فرزندش چند روزی بالا وپایین برای پی گیری پرونده پدرش دوید،طولی نکشید اعلان شد که فرزند فلانی بعد از تزریق مقدار زائد موادمخدر در بدن خود وفات کرده است.
نکته این است که................
اصلاً نکته ی وجود ندارد..
فقط قصهء یک واعظ معروف میتواند اندکی مناسب حال باشد:
یکی از وعاظ مشهور که خدا رحمتش کند در یکی از سخنرانی هایش گفته بود سهم کشورش از ظلم نود فیصد است و ده فیصد باقیمانده در میان بقیه ممالک جهان توزیع شده است، اما همان ده فیصد هم روز در میان ممالک جهان می گردد اما شب پس در همین مملکت من میاید می خوابد.
قصهء ما با جهل نیز شبیه قصهء همان شیخ با ظلم است.
والله المستعان.
از بیدل است:
اقبالِ ظلم پایه به اوجی رسانده است
کانجا نمی رسد ز ضعیفی دعای فیض